۱۳۹۳ آذر ۶, پنجشنبه

فرادرمانی چیست؟

فرادرمانی، یک شاخه از طب مکمل است که خاستگاه آن کشور ایران و قدمت آن بیش از سی سال می یباشد. این روش درمانی متکی به سطح دانش و توانایی بشرنیست اما در عصری در اختیار مردم جهان قرار می گیرد که می توان آن راعصرهوشمندی نامید. منظور از هوشمندی، هوشمندی حاکم بر کل کیهان است که در این کتاب، از آن با عنوان اینترنت کیهانی و شبکهی شعور کیهانی نیز یاد شده است. شناخت محدود و مجازی انسان از خود و جهان هستی، موجب ناکا می ها و کاستی ​هایی در درمان ​ بیماری ها و اختلالات مرتبط و مختلف جسمی، ذهنی، روانی شده است که با شناسای هوشمندی حاکم بر جهان هستی و امکاناتی که در اختیار می گذارد، تا حد زیادی آن را جبران می کند
انسان در نظام هوشمندانه ی جهان هستی، موجودی رها شده نیست و خالق جهان در این نظام شکوهمند، تمهیداتی فراهم آورده است تا او بتواند به شناخت و ادراک ​عمیق و گسترده ای از خود دست یابد و نابسامانی های وجود خویش را برطرف سازد. ورود بشر به عصر هوشمندی، تحول بزرگی در زمینه ی دستیابی عمومی به این تمهیدات شناخت هوشمندی حاکم بر کیهان و برداری از آن است و از جمله، بهره مندی از طب مکمل فرادرمانی را در سطح جهان گسترش خواهد داد
در حال حاضر،فرادرمانی این طب مکمل مورد استقبال مجامع مختلف علمی واقع شده است وطولی نمی کشد که بر اساس تجارب و شواهد مستند و نظریه هایی که در چارچوب علمی آن را معرفی می کند، به جایگاه برتر و شایسه ی خود دست می یابد و بیش از پیش درکاهش آلام بشری مثمر ثمر واقع خواهد شد
در اين شاخه ي درماني، بيمار توسط فرادرمانگر به شبكه شعور كيھاني (شبكه ي آگاھي و ھوشمندي حاكم بر جھان ھستي - شعور الھي) متصل شده و موردكاوش (اِسكن) قرار مي گيرد و ضمن ارایه ي اطلاعاتي از نحوه ي اتصال خود، از طريق ديدن رنگ ھا، نورھا، احساس حركت و فعاليت نوعي انرژي در بدن و ھمچنين از طريق گرم شدن، درد گرفتن، تيركشيدن،ضربان زدن، تشنج وغيره، اعضاي معيوب و تنش دار بدن او مشخص شده و به اصطلاح اِسكن و با حذف علايم، روند درمان آغاز مي شود.منظور از كاوش (اِسكن)، زير ذره بين قرار گرفتن وجود بيمار است، كه دراين صورت سابقه ي بيماري گذشته و فعلي بيمار آشكار شده، با به جريان افتادن پرونده ي بيماريھا، بيرون ريزي آغاز مي شود. اين پرونده ھا ممكن است مربوط به جسم، روان، ذھن و ساير بخش ھاي وجودي بيمار باشد كه بايد با صبر و حوصله اجازه داده شود تا بيرون ريزي ھا خاتمه يابد و درمان اساسي رخ دھد
نكته ي مھم: بيرون ريزي، رو آمدن سابقه بيماري ھا و بيرون ريختن آنھاست. سابقه ي بيماري ھا ممكن است حتي متعلق به دوران جنيني، طفوليت، بيماري ھاي كنوني آشكار و يا نھان فرد باشد. و ھمچنين ترس ھاي نھفته، گره ھا و تنش ھاي رواني، نابساماني ھاي ذھني و .... .اسكن به صورتي ھمه جانبه روي جسم، روان و ذھن فرد انجام میشود. در اسكن، گاه علايمي بروز مي كند كه آمادگي ھاي بدن را براي ابتلا به بيماري ھايي نشان مي دھد كه احتمالاً در آينده بروز خواھند كرد. براي مثال، بروز لرزش شايد نشانگر آمادگي فرد براي ابتلا به پاركينسون باشد و يا درد در ناحيه قلب و يا ضربان غيرعادي كه فرد در اين مورد سابقه اي نداشته، بيانگر وجود مشكلاتي در ناحيه ي قلب است كه به دنبال اسكن رفع مي شود. در اين شيوهي نگرش، براي درمان انسان به ھمه ي اجزاي وجودي او توجه مي شود و كل وجود بيمار به طورھم زمان درارتباط با شبكه ي شعور كيھاني قرار مي گيرد تا با صلاحديد ھوشمندي ​نسبت به رفع اختلال در اجزاي مختلف، كارھاي لازم توسط شبكه صورت گرفته و فرد مراحل درمان را طي كند. نام فرادرماني از آن جا بر روي اين شاخه گذاشته شده كه ازدیدگاهی به نام« فراکل نگری» ناشي شده است. این مكتب درماني، براي درمان ھمه ي انواع بيماري ھا مي تواند مؤثر باشد و درمانگر اجازه ندارد كه نوعي از بيماري ھا را غیر قابل علاج بداند . زيرا درمان توسط شبکه صورت میگیرد و نه فرادرمانگر؛ لذا براي شعور و ھوشمندي كيھاني ھرنوع اصلاح و رفع ھر اختلالي در بدن به آساني امكان پذير است. شبكهي شعور كيھاني، مجموعه ی ھوش، خِرد و ياشعورحاكم بر جھان ھستي است كه به آن آگاھي نيز گفته ميشود و يكي از سه عنصر موجود در جھان ھستي استسه عنصر فوق عبارت است از:
ماده، انرژي و آگاھي
نظر به اینكه آگاھي نه ماده است و نه انرژي؛ بنابراين بُعد زمان و مكان نيز بر آن حاكم نبوده و درمان به كمك این شبكه از راه دور و نزديك امكان پذير است.ھمچنين آگاھي، فاقد كميت بوده و قابل اندازه گيري نيست، ھمان گونه كه ذكر شد ،فقط با ايجاد انگيزش ھايي در بدن بيمار، نقطهي اثر آن آشكار ميشود. بنابراين درمانگر نمیتواند از بابت قدرت آن، چيزي را به خود نسبت دھد​

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر