عرفان حلقه: نوامبر 2013

۱۳۹۲ آذر ۴, دوشنبه

کشف رمز ۲

محمد علی طاهری
عارف پی برده كه ناموزونی ساز وجودی انسان، بر اثر حركت‌های غلط خود او بوده كه باعث گشته تا ساز ما از كوك اصلی خارج شده و صدای ناموزونی از آن شنیده شود. لذا عارف به دنبال آن است كه مطرب یك بار دیگر،‌ ساز وجود ما را كوك نموده و از ناموزونی برهاند.
بیا مطربا، سـاز كن چنگ را به نالـش در آر آن پر آهـنگ را
بیــا مطربا، ساز كن پرده را بسوز این دل عشـق پرورده را
(امیر خسرو دهلوی)
مطرب ساده، ســـاز بنواز كامشب، شب بزم عاشقانست
(عطار )‬

۱۳۹۲ آبان ۲۸, سه‌شنبه

فراپزشکی گروه دوم - جلسه چهارم

در صورتی که از مرورگر Internet Explorer استفاده می کنید بر روی لینک، کلیک راست کنید و گزینه Save Target As را انتخاب کنید.
در صورتیکه از مرورگر Fire Fox استفاده می کنید بر روی لینک، کلیک راست کنید و گزینه Save Link As را انتخاب کنید.

جلسه چهارم – قسمت یک

جلسه چهارم – قسمت دو

جزوه تشعشع دفاعی - هتک حرمت هر جزئی از اجزاء جهان هستی و تسخیر

جهان هستي تجلي الهي است و براي خودش پاسدار دارد، اين موجودات پاسداران جهان هستي هستند، اگر ما يك شاخه درخت را بشكنيم مورد حمله قرار ميگيريم، يك درخت را بيخود قطع كنيم مورد حمله قرار ميگيريم، هرتخريبي ايجاد بكنيم، هر جزئي را در جهان هستي مورد اهانت قرار بدهيم مورد حمله قرار ميگيريم، چون هر جزئي تجلي الهي است، در اكولوژي يك قانوني داريم كه هر موجودي برود در لانه موجود ديگر مورد حمله قرار ميگيرد، اين قانون طبيعت است، شما ميتوانيد راه ندهيد، خانه خودتان را سم بزنيد و ... بكنيد، به يك شكلي خانه خودتان را حفظ بكنيد، اما از خانه خود كه بيائيد بيرون يك سوسك هم حق زندگي دارد، يك سوسك هم جزء اكولوژي است، جزء اكوسيستم است، يك سوسك هم قدرت خلاق الهي است، ما نقشش را نميدانيم كه چيست و بر اساس منافع خودمان تعريف ميكنيم و ميگوئيم عقرب نباشد، مار نباشد، سوسك، موش نباشد، اين و آن نباشد و ... ولي در واقع يكي از اينها نميتواند نباشد، يعني اگر نباشد اين زنجيره كه در هستي وجود دارد و اين اكولوژي مخدوش ميشود.
پس هتك حرمت جهان هستي كه ميشود پوشانيدن تقدس آنها ميشود كفر، مفهوم كفر پوشانيدن تقدس هر جزئي از اجزاء جهان هستي است، جهان هستي تقدس دارد چون تجلي الهي هست:
ھان بر سر سبزه پابه خواري ننھي كان ھم رخ خوب نازنیني بوده است - خیام
اين است كه انسان قرار است كه روي زمين با احترام قدم بگذارد، يك روزي بفهمد كه اينها همه تجلي الهي است اينها همه :
فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ پس به ھر سو رو كنید آنجا روى [به] خداست - بقره ١١٥

هدف از بخشش

جزوه ترم پنجم مربیان صفحه 39
هدف از بخشش
درواقع هدف از بخشش نجات و رهايي خودمان است كه داريم يك انرژي را صرف ميكنيم كه يك موضوع را زنده نگه داريم، وقتيكه ماجرا را خاتمه ميدهيم در واقع ذخيره انرژي است، در واقع ما به نفع او نميخواهيم كار كنيم، ميخواهيم به نفع خودمان كار كنيم، اين بستگي روي ما دارد يك پتانسيل منفي را اعمال ميكند، خودش انرژي است، يعني ما با يك انرژي او را گرفتيم، مثل يك اسب سركش است كه ما كمند انداختيم و گرفتيم و حالا براي نگهداريش درواقع داريم انرژي صرف ميكنيم، او را نگه داشتيم ولي خودمان هم داريم يك انرژي ذهني صرف ميكنيم برايش، اين انرژي متأسفانه پتانسيل هم دارد و منفي هم هست و عامل بيماري است و مسايل و مشكلات دارد.

۱۳۹۲ آبان ۲۱, سه‌شنبه

کنترل تشعشعات منفی 4

این ارتباط از ترم چهار به تشعشع دفاعی منتقل شده است که اینجا هم برای دوستانی که تشعشع دفاعی را نگذرانده اند استارت می زنیم و توضیح می دهیم.

جلسه ی قبل توضیح دادیم که ما می توانیم بدون اینکه از غیر ارگانیک استفاده کنیم یا وابسته به شبکه ی خاصی باشیم، همدیگر را ببندیم؛ و به طور ارادی می توانیم این کار را انجام دهیم و اراده ی ما اعمال می شود.اما امروز می خواهیم فاز دیگری را باز کنیم، فازی که فراتر از این است.

ما به شبکه مثبت متصل هستیم. هنگامی که شما با 1+ گره ای را باز می کنید، با استفاده از اتصال به شبکه ی مثبت چنین کاری را انجام داده اید. حالا بعضی افراد هستند که به شبکه ی منفی متصل هستند و با تشعشع منفی می توانند گره ای ایجاد کنند. یعنی در عالم هستی چاقوی جراحی وجود دارد که می تواند کسی را بکشد یا زنده نگه دارد.

پس این مسئله با اتصال مستقیم به شبکه ی منفی یا ارتباط با موجودات غیر ارگانیک، انجام می شود. مثلاً مسائلی مانند طلسم جاری می شود که به آن جادوی سیاه می گوییم.

جادو یعنی چیزی که خارج از دو دو تا چهار تا باشد. ما هم جادوی سفید داریم و هم جادوی سیاه. وقتی که شما درمان می کنید جادوی سفید انجام می دهید.

جادوی سفید همان معجزه است. البته از نظر ما که با اصول جهان هستی آشنا نیستیم، اسم معجزه را به روی آن می گذاریم. مثلآً می گوییم مرده زنده شد. اما اگر با اصول، آشنا شویم دیگر نام معجزه را به روی آن نمی گذاریم. زیرا که قبلاً دلیل را نمی دانستیم الآن می دانیم که چگونه می شود که در کسری از ثانیه یک تومور ناپدید شود.

جادوی سیاه، با استفاده از شبکه ی منفی و در جهت گرفتار کردن به کار می رود و جادوی سفید، با استفاده از شبکه ی مثبت و در جهت نجات است.

معجزه ی منفی هم وجود دارد. مثلاً شما می توانید زبان یک فرد را ببندید. این هم معجزه است. مثلاً در کلیسای شیطان پرستان این قضایا وجود دارد.

بحث اینجاست که بعضی افراد به طور مستقیم یا غیر مستقیم، در ارتباط با شبکه ی منفی می توانند کار هایی را انجام دهند و این کارها به نام جادوی سیاه مطرح می کنیم. که خودش دو دسته می شود. یک دسته جنبه ی تخریبی دارد و یک دسته، جنبه ی کار گشایی. مثلاً اگر بخواهید کسی را در انظار سیاه کنید، زبان کسی را ببندید، تسخیر قلوب کنید جواب چشم است و اگر بخواهید بخت گشایی کنید، درمان انجام دهید یا هر چیز دیگر باز هم جواب چشم است؛ اما باید بگویم که ابزار و منبعی که استفاده می شود مسئله است.‬

فراپزشکی گروه دوم - جلسه سوم

جلسه سوم – قسمت یک

جلسه سوم – قسمت دو

۱۳۹۲ آبان ۲۰, دوشنبه

جمعی بودن حرکت

۱-در عرفان نجات فردی پذیرفته نیست.

۲-کسی که دیگران را درقرب الهی شریک نمیکند دچار خودشیفتگی است.

۳-برآیند همه احساسات و ادراکات بشر در روح جمعی انعکاس دارد و سطح رشد کیفی جمعیت جهانی انسانها را نشان میدهد.

۴-یک سالک هرچقدر هم در سیر عرفانی خود موفق باشد گرفتار محدودیت سطح تعالی دیگران خواهد شد.

(خلاصه ای از بخش قوانین حرکت عرفانی از کتاب انسان و معرفت)‬