۱۳۹۳ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

چالش های عرفان حلقه

دوستان عرض سلام تعدادی از اعضا درخواست مطالبی در مورد عرفان حلقه داشتند که پس از بررسی و جمع بندی به سوالات چالش بر انگیز زیر رسیدیم فکر کنم جواب به این سوالات برای هر کس روشن کننده موضوع می باشد
آیا اساس و پایه ی عرفان حلقه بر اساس "نفوذ" به حوزه های ذهن، روان و جسم بنا نشده است؟
آیا در ترم یک که حلقه ی درمانی یا به قول آقای طاهری حبل الله شامل من، تو و هوشمندی است، به صورت تو، من و کارگزاران (مثبت) نیست؟ آیا نمی تواند هوشمندی نام دیگر آقای طاهری باشد؟ بنظرم ایشان راهی برای خیر رساندن پیدا کرده و صد در صد قصد خیر رساندن و کمک داشته اند، برای همین از نام هوشمندی استفاده کرده اند تا دیگران اجازه کمک رساندن به ایشان بدهند، اما آیا نیت خیر و ثواب برای پایه گذاری یک فرقه و یا صنعت تفکر کافی است؟
- حال آیا هوشمندی همان جبرئیل است و جبرئیل همان روح القدس است؟ تا آنجا که می دانم و تحقیق کرده ام این سه کاملا با هم متفاوت هستند و اساسا هیچ ربطی به هم ندارند.
آقای طاهری هیچ جائی دلیلی ارائه ندادند و فرمودند که اینها الهامات و دریافت های ایشان بوده، بعدها شاگردان ایشان استنادهای قرآنی و دینی در برخی موارد ارائه کردند اما بنظر شما خود ما نباید یکبار دیگر، از نو و اینبار با رویکردی متفاوت و از منظری دیگر به موضوع عرفان حلقه، ساختار حلقه ها و مباحث نگاه کنیم؟
شاید از دید یک عرفان حلقه ای بنده یک سقوط کرده ام، یک نفر که به دام شبکه منفی افتاده، کسی که ویروسش امورش را بدست گرفته و اختیاری از خود ندارد، کسی که از راه خدا و هوشمندی بیرون رفته و ده ها قضاوت و اتهام دیگر، اما تا امروز نسبت به آنچه می گویم مطمئن هستم ولی به قول آقای طاهری اعتبار تمام حرف ها "تا اطلاع ثانوی" است. آیا این عنوان ها و عناوینی مثل سوپر دانا و ... برای در هم شکستن مقاومت ذهنی فرد بکار نمی رود؟
آن سی درصد که جواب نمی گیرند همانهایی هستند که درهای ذهن خود را به روی ناشناخته ای بنام هوشمندی می بندند و اجازه نفوذ به دیگری را نمی دهند، به همین دلیل برچسب سوپر دانا بدانها اطلاق می شود و ما به خود اجازه میدهیم که بگوئیم: با مدعی نگوئید اسرار عشق و مستی، تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی. آیا این روش، یک روش الهی و خداپسندانه برای جذب افراد، شکستن مقاومت و قانع کردنشان است؟ که هر که با ماست خدائی است و غیر از ما گمراه و بی خبر و نادان؟ شاید صراحتا این مطلب گفته نشود اما این معنا برداشت نمی شود؟
منبع وبلاگ یکی از اعضا و مربیان سابق عرفان حلقه
آیا وقتی قدم اول یک حرف درست نباشد، وقتی پایه و فونداسیون یک مکتب بر نفوذ و قدرت و مجاب سازی استوار باشد، آیا می توان پیروی از آنرا را ضامن هدایت دانست؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر