۱۳۹۳ تیر ۳, سه‌شنبه

بچه های ما اجاره نشینهای ما هستند:

پدر و مادر فقط بدن فیزیکی و جسم و کالبدی را تولید میکنند و اونی که از زندگی قبلی میاد و سوار این مرکب میشه اصلا ربطی به پدر و مادر نداره یک موجوده که اومده و این مرکب تولیدی را انتخاب کرده و در واقع این مرکب یا این ساختمان بدنی را از این آقا و خانم به اجاره گرفته.
بنابراین نباید زیاد موضوع فرزند و بچه ها و ... را جدی بگیریم اونها فقط اجاره نشینهای ما هستند و در قبال خدماتی مرکب را به اونها اجاره میدیم.
اما متأسفانه گاهی چنان موضوع را جدی میگیریم که حتی یک سرماخوردگی فرزندمان ما را دچار استرس و بیماری میکنه. حتی پدر و مادر هم ربطی به بچه ها ندارند که اگر از دست دادیم به هم بریزیم.
تنها ربطی که به هم داریم ارتباط یک تن واحده و نفس واحده به هم است و اینجاست که همه برای ما به اندازه حرمت پیدا میکنند و لذا فرقی بین خانوادۀ خود و دیگران نمیذاریم.
برای همینه که خداوند مال و فرزندان را زینت و زیور و ظاهر این زندگی دنیوی معرفی میکنه: المال و البنون زینة الحیوة الدنیا. چون این مرکبها فقط یک رنگ و لعاب و زیبایی و اسم الهی یعنی تجلی اند و اونی که مهمه و ماندگاره چیزی است که میتونه منتقل بشه به زندگی بعدی: و الباقیات الصالحات خیرٌ عند ربّک.
اگر این موضوع را بدونیم مشکل مرگ و ناراحتی و زیباییهای ظاهری و معلولیتها و از طرف دیگه همبستگی و یکی و یک پیکره بودن بشریت و آدمیزاده ها برایمان حل میشه.
سپاسگزارم از استاد محمدعلی طاهری که زجرها کشید و معلمی کرد و ما را با خداشناسی و خودشناسی آگاه نمود. امیدوار و چشم انتظار آزادی ایشان از اسارت ما انسانهای جاهل و منتظران قدوم مبارک ایشان بر خانۀ چشم و دل خستۀ مان هستیم. و می دانیم سرانجام و پس از کلّی تقابلها جهل ما انسانها به علم و معرفت تبدیل خواهد شد و انسانها همگی همدیگر را با همبستگی و عشق در آغوش خواهند کشید و آن روز نزدیک است: إذا جاء نصرالله و الفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح بحمد ربک. وجودمان همگی در او شناور خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر