۱۳۹۳ آذر ۲۷, پنجشنبه

جزوه ترم پنجم - غرور

اولين درس غرور را شيطان بما داد، پايه من و ديگر هيچ = پايه تعريف غرور = من از او بهترم (َأَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ) و در مراحل مختلف جز خودمان چيز ديگري را قبول نداريم و اين من بنوعي خود را برفراز همه كس و همه چيز مي بيند و چشم او را كور ميكند و او در وحدت چيزي را نميبيند .
من در كثرت = دست بگذار روي كلاه خودت و گليم خودت را از آب بكش بيرون و جز به نجات خودش كاري به كسي ندارد، اينگونه افراد ميروند بالا و در آنجا ميگويند چرا تنها آمدي و مي اندازند پائين تا دوباره بالا بيايد. فقط يك من است كه غرور ندارد و آن من وحدت است، در عرفان تن واحده ميگويد كسي از كسي برتر نيست و همه مانند يك تيم فوتبال هستيم كه به همديگر پاس ميدهيم تا يك نفر گل بزند و آن وقت ميگويند تيم برنده شده و ميگويند ديدي ما از ملائك بهتر بوديم، ديدي كه ماتن واحده بوديم. تيم كثرت به جائي نميرسد چون دروازه بانش هم ميخواهد گل بزند و روحيه وحدت ندارد و حركت انفرادي است، لذا در دنياي وحدت، غرور نيست، تن واحده و اعضاي يك تيم هستيم، غرور ميخواهد براي خودش جا باز كند و ميدان پيدا كند و چون در بيرون غرور را نميپذيرند، لذا موفق
نميشود و آن وقت ما شكسته ميشويم و در ما دشارژ اتفاق مي افتد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر